نگرانی های امام زمان(عج) از شیعیان :: حرف دل

حرف دل

اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر
حرف دل

اسلام تمامش سیاست است ، اسلام این نیست . والله اسلام تمامش سیاست است . اسلام را بد معرفی کرده اند . سیاست مدن از اسلام سرچشمه می گیرد . من از آن آخوندها نیستم که در اینجا بنشینم وتسبیح دست بگیرم ؛ من پاپ نیستم که فقط روزهای یکشنبه مراسمی انجام دهم و بقیه اوقات برای خودم سلطانی باشم و به امور دیگر کاری نداشته باشم.
"امام خمینی (ره)"
.
.
.
ارتباط با من :
ایتا : https://eitaa.com/sajjad_moazeni
سروش : https://sapp.ir/sajjad_moazeni
تلگرام : https://t.me/sajjad_moazeni

آخرین نظرات

امام زمان

مرحوم آیت الله سید محمدباقر مجتهد سیستانی (ره) پدر آیت الله سید علی سیستانی تصمیم می گیرد برای تشرّف به محضر امام زمان (عج) چهل جمعه در مساجد شهر مشهد زیارت عاشورا بخواند. در یکی از جمعه های آخر ، نوری را از خانه ای نزدیک به مسجد مشاهده می کند. به سوی خانه می رود می بیند حضرت ولی عصر امام زمان (عج) در یکی از اتاق های آن خانه تشریف دارند و در میان اتاق جنازه ای قرار دارد که پارچه ای سفید روی آن کشیده شده است . ایشان می گوید هنگامی که وارد شدم اشک می ریختم سلام کردم ، حضرت به من فرمود :

«چرا اینگونه به دنبال من می گردی و این رنج ها را متحمّل می شوی؟! مثل این باشید- اشاره به آن جنازه کردند- تا من بدنبال شما بیایم!»

بعد فرمودند: «این بانویی است که در دوره کشف حجاب- در زمان رضا خان پهلوی- هفت سال از خانه بیرون نیامد تا چشم نامحرم به او نیفتد.» (1)


رعایت حلال و حرام در زندگی


یکی دیگر از نگرانی های امام زمان (عج) بی توجهی مردم به حلال و حرام است . یکی از دانشمندان مدت ها در آرزوی زیارت حضرت مهدی (عج) بود ، برای رسیدن به این هدف زحمت های فراوان کشید از جمله علم جفر آموخته و چلّه نشینی کرده و چهل شب چهارشنبه به مسجد سهله رفته بود . اما هر چه می کوشید راه به جایی نمی برد تا به او گفتند : دیدار امام زمان (عج) برای تو ممکن نیست مگر در فلان شهر . او حدود 37 روز در آن شهر می ماند تا در بازار آهنگرها کنار دکان پیرمردی قفل ساز هنگامی به محضر امام زمان (عج) شرفیاب می شود که آن حضرت در کنار پیرمرد قفل ساز نشسته و با او گرم گرفته بودند و سخن می گفتند . در همین حال می بیند پیرزنی ناتوان و قد خمیده ، عصا زنان آمده و با دست لرزان قفلی را نشان داد و گفت : «برای رضای خدا این قفل را به مبلغ سه شاهی از من بخرید . من سه شاهی پول نیاز دارم.»

پیرمرد با کمال سادگی گفت : «این قفل دو عباسی و هشت شاهی ارزش دارد ، من آن را به هفت شاهی می خرم زیرا در معامله دو عباسی بیش از یک شاهی منفعت بردن بی انصافی است.» پیرزن با ناباوری گفت : «من التماس کرده ام اما هیچ کس راضی نشد این قفل را به سه شاهی از من خریداری کند.» سرانجام پیرمرد هفت شاهی پول به آن زن داد و قفل را خرید هنگامی که پیرزن رفت امام عصر (عج) به من فرمودند : «آقای عزیز! دیدی؟ اینطور باشید تا ما به سراغ شما بیاییم. چلّه نشینی لازم نیست ، علم جفر سودی ندارد ، علم سالم داشته باشید و مسلمان باشید . در تمام این شهر من این پیرمرد را انتخاب کرده ام چون دین دارد و خدا را می شناسد، هفته ای بر او نمی گذرد مگر اینکه من به سراغ او می آیم و از او دلجویی و احوال پرسی می کنم.»(2)

امام زمان

بی توجهی شیعیان به امام زمان (عج)


مرحوم حاج محمدعلی فشندی تهرانی می گوید که در مسجد جمکران سیدی نورانی را دیدم با خود گفتم این سید در این هوای گرم تابستانی از راه رسیده و تشنه است ظرف آبی به دست او دادم تا بنوشد و گفتم : «آقا! شما از خدا بخواهید تا فرج امام زمان (عج) نزدیک گردد.» فرمودند : «شیعیان ما به اندازه آب خوردنی ما را نمی خواهند ، اگر بخواهند و دعا کنند فرج ما می رسد.»(3)


اعمال ناپسند و بی توجهی به عرضه ی اعمال


در تشرّف مرحوم شیخ محمدطاهر نجفی ، خادم مسجد کوفه ، می فرمایند : «آیا ما شما را هر روز رعایت نمی کنیم؟ آیا اعمال شما بر ما عرضه نمی شود؟ چرا شیعیان برای فرج ما دعا نمی کنند؟»(4)

کسی که آنچه را از اموال ما در دست او است حلال می داند و بدون اجازه ما در آنها تصرف می کند ، همانند تصرفی که در مال خود می کند، ملعون است و در روز قیامت از دشمنان ما محسوب می گردد

آقامیرزا محمدباقر اصفهانی می گوید : شبی در خواب گویا مولایم حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) را دیدم که به من فرمودند: «روی منبرها به مردم بگویید که توبه کنید و برای فرج حضرت حجت (عج) دعا نمائید و بدانید این دعا مثل نماز میت واجب کفایی نیست بلکه مانند نمازهای یومیه بر تمام مکلفین واجب است.»(5)

در تشرّف آقا شیخ حسیم سامرایی در سرداب مقدس فرمودند : «به شیعیان و دوستان ما بگویید که خدا را قسم بدهند به حق عمه ام حضرت زینب (علیها سلام) که فرج را نزدیک گرداند.»(6)

در تشرّف مرحوم آیت الله حاج سید محمد- فرزند آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی (ره)- امام زمان (عج) فرمودند : «از علایم ظهور فقط علامات حتمی مانده است و چه بسا آنها نیز در مدتی کوتاه به وقوع بپیوندد. شما برای فرج من دعا کنید.»(7)

در تشرّف دیگری که یکی از علماء به محضر امام زمان (عج) پیدا کرده بود آن حضرت فرمودند: «به آنان بگو که برای فرج من دعا کنید تا خدا مرا از زندان غیبت نجات دهد.» (8)

امام زمان (عج) می فرمایند : «نادان ها و کم خردان شیعه و کسانی که به اندازه پر و بال پشه دین ندارند- با رفتار و گفتار ناشایست خود- ما را آزار می دهند»


تحصیل معارف از راه غیر مشروع


امام زمان (عج) می فرماید: «طَلَبُ المَعارِف مِن غَیرِ طَریقَتِنا اَهلَ البَیتِ مُساوِقُ لِلاِنکارِنا؛

بدست آوردن معارف جز از طریق ما خاندان پیغمبر (ص) مساوی با انکار ماست.»(10)

 

پرهیز از تصرف اموال معصوم (علیه السلام)

از توقیع شریفی که به وسیله ی نایب دوّم ابوجعفر محمد بن عثمان از امام عصر (عج) رسیده است ، آن حضرت در مورد خمس که باید به فقیه جامع الشرایط پرداخت شود ، می فرمایند : «کسی که آنچه را از اموال ما در دست او است حلال می داند و بدون اجازه ما در آنها تصرف می کند، همانند تصرفی که در مال خود می کند ، ملعون است و در روز قیامت از دشمنان ما محسوب می گردد.»(13)

امام زمان (عج) در توقیع شریفی می فرمایند : «هر کس در اموال مربوط به ما تصرف کند و بخورد، بدرستی که آتش را در شکم خود وارد کرده است و به زودی در آتش افروخته وارد خواهد شد.»(14)

ایشان می فرمایند : «وقتی برای هیچ کس جایز نباشد که در مال دیگران بدون اجازه آنان تصرف کند چگونه این کار در مال ما جایز می شود؟»(15)

در توقیع دیگر می فرمایند : «لعنت خداوند و ملائکه و تمامی مردم بر کسی که یک درهم از مال ما را حلال بداند و در آن تصرف کند.»(16)

 

 پی نوشتها :

(1)شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج 3 ، ص 158.

(2)ملاقات با امام عصر (عج) ، ص 268.

(3)شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج 1 ، ص 155.

(4)برکات حضرت ولی عصر (عج) ، ص 35.

(5)ملاقات با امام عصر (عج) ، ص 87.

(6)ملاقات با حضرت مهدی (عج) ، ج 1 ، ص 251.

(7)شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج 1 ، ص 184.

(8)کرامات الصالحین ، ص 174.

(9)برکات حضرت ولی عصر (عج) ، ص 361.

(10)صحیفه المهدی ، ص 334.

(11)احتجاج ، ج 2 ، ص 474.

(12)الخرائج ، ج 3 ، ص 1110.

(13)کمال الدین ، ص 520.

(14)کمال الدین ، ص 520.

(15)کمال الدین ، ص 521.

(16)نجم الثاقب ، ص 411.

منبع

  • حرف دل !...

نظرات (۶)

  • محمد آذرکار
  • الهم عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان.
    التماس دعای فرج
  • امید آخرین فاطمه
  •  هنوز جسم شهیدان فتاده است به میدان
    تو وارث شهدایی، خدا کند که بیایی

    سلام بزرگوار
    مطلب جالبی بود . استفاده بردم .
    اگه قابل دونستید به وبلاگم سربزنید و در صورت تمایل به تبادل لینک حتماً خبرم کنید .
    تو یک فرشته ای!
    در روزگاری که :
    زن را بـ‌ه "تن" می شناسند
    غیرت را "بددلی" می نامند
    و باحجاب را " اُمل" می دانند ،
    تو همچنـان "فرشته" بمان
  • محمد مهدی علیزاده
  • سلام عزیز دل ...
    بروز هستم ...

    پوستر / محبوب من !

    http://mr-designer.blog.ir/1393/05/24/%D9%BE%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%B1-%D9%85%D8%AD%D8%A8%D9%88%D8%A8-%D9%85%D9%86



    درمورد هدر هم بزودی برات میفرستم ...یاعلی مدد

    اشتباه ما این است که زندگی کردن در خارج از حاکمیت امام را به عنوان یک
    حقیقت پذیرفته و قبول کرده ایم و با این مساله کنار آمده ایم.

    یکی شده انجمن حجتیه و می گوید ما کاری به سیاست نداریم و می رویم
    سرخودمان را در لاک خودمان می کنیم و هر جمعه دعای ندبه می خوانیم! این
    یک نوع پذیرش وضعیت حاضر و زندگی است.

    یک نفر دیگر می گوید حالا که امام نمی آید ما باید برای خودمان حکومت و
    تمدن اسلامی درست کنیم . البته اینها هم نیت خیلی مقدسی دارند اما اینهم
    نوع دیگری از پذیرش این شرایط است.

    هر دو  رفتار فوق یک معنی دارد. برای ما تنفس در دنیایی که زیر حکومت
    امام نباشد عادی شده است.

    درحالی که گزینه سومی هم هست. می شود همین الان فرج را برسانیم.

    تا زمانی که فکر می کنیم فرج ما در روی کار آمدن افرادی مانند امام خمینی
    یا احمدی نژاد  است و یا مردم خیال می کنند فرج در ارزان شدن دلار و پسته
    و پراید است، فرج حاصل نخواهد شد.

     ما باید به این نقطه برسیم که به جز ظهور امام زمان عج الله تعالی فرجه
    هیچ راهی برای اصلاح امور وچود ندارد و هیچ کسی - هر چه قدر هم صالح -
    نخواهد توانست مشکلات ما را حل کند.

    باید ایمان بیاوریم که خدا اراده کرده است که نشود و نتوانیم.
    همه این مصایب هم لطف الهی و کاسه شکستن لیلی است که ما را به سمت آن
    معشوق حقیقی ببرد.
    اما ما هنوز خیال می کنیم می شود و می توانیم!
    والله غیرت خدا اجازه نمی دهد شما موفق شوید. مدتی کاسه آش را دستتان می
    دهد اما از بس دوسستان دارد چند قدم بعد آن را می گیرد و زمین می زند.
    اگر شما می توانید بدون حاکمیت معصوم زندگی کنید و حتی بخ سوی ایجاد تمدن
    اسلامی قدم بردارید امام می خواهید چه کار؟ تا روزی که هنوز خیال می کنید
    فقه و اصول موجود برایتان کافیست چه احتیاجی داریم به امام؟


    ماجرای طوطی و بازرگان را به یاد آورید. طوطی بازرگان درس مهم طوطیان هند
    را آموخت و آزاد شد.
    اما هزار و چهارصد سال است هنوز شیعه درس حضرت زهرا علیها السلام را
    نیاموخته  نفهمیده چرا آن حضرت با وجود زندگی در کنار امام تا روز آخر
    مشغول تضرع و گریه بود تا جان داد.

    والله ما هم راهی جز این نداریم. ما دق نمی کنیم چون فکر می کنیم می
    شودعجالتا کاری کرد و به زندگی خارج از حاکمیت امام ادامه داد...
    اما ما هنوز به این احساس خفگی نرسیده ایم.

     مردم و مخصوصا شیعه ها باید به این نقطه برسند که جز ظهور راهی وجود
    ندارد. باید کار ما به جایی برسد که نتوانیم حتی یک روز دیگر هم غیبت را
    تحمل کنیم .

     تنها زمانی فرج حاصل خواهد شد ما همه کارهایمان ، درسهایمان و
    فعالیتهایمان را رها کنیم و مانند کسانی که برای نماز استسقا می رود به
    کوه ها و بیابانها برویم و آنقدر ناله و فریاد بزنیم تا ظهور محقق شود.
     به والله جز این راهی نیست.

    امام صادق علیه السلام فرمودند:
      اگر مردم در آخرالزمان همان کاری را کنند که امت یونس کردند که همه
    یکدل  و همزبان و از صمیم قلب و با اضطرار نجات پیامبرشان را از خدا
    خواستند  آنها هم بخواهند،.خدا امر فرج را یک شبه امضا میکرد

     راز ظهور را خود امام علی عایه السلام فرمود "ما والذی فلق الحبة وبرأ
    النسمة لولا حضور الحاضر وقیام الحجة بوجود ناصر وما أخذ الله على
    العلماء أن لا یقاروا على کظة ظالم ولا سغب مظلوم لألقیت حبلها على
    غاربها ولسقیت آخرها بکأس أولها ولألفیتم دنیاکم هذه أزهد عندی من عفطة
    عنز"

     راه پیدا نیست؟ بخدا قسم اگر مردم مدینه  هجوم نمی آورند و اصرار را از
    حد نمی گذراندند امام علی علیه السلام تا ابد خودش را کاندیدا نمی کرد.
    معنای ولایت این است. مردمی باید با همه وجودشان به این نتجه برسد که جز
    حاکمیت امام معصوم مطلقا راه دیگری وجود ندارد. اما ما به آن نقطه نرسیده
     ایم.

    ابتدای نفی وضعیت موجود و سپس رفتن در خانه امام.

     بگذارید مثالی بزنم، آیا ندیده اید بچه ای را که با پدر و مادرش به
    خیابان می رود و یک بستنی فروش می بیند و بهانه بستنی می گیرد؟

     در این حالت شما هر چه برایش اساباب بازی بخرید، نخودچی بخرید به پارک
    ببریدش و.. کوتاه نمی آید و تا شما برایش بستنی نخرید رهایتان نمی کند!

     متاسفانه ما حتی به اندازه بچه ای که بستنی می خواهد امام را نمی خواهیم.

     بنابراین باید گفت که همه این تضییقات و فشارها و شکستها برای گوشمالی
    دادن شیعه است. برای انکه ما بفهمیم فرج باید حاصل شود و لاغیر.

     حدیث هست  که مهدی علیه السلام ظهور نخواهد کرد مگر آنکه همه مدعیان حکومت روی کار
     بیاند و امتحان خود را پس دهند و مردم از همه آنها نا امید شوند.

     اما آیا ما فرج را می خواهیم؟
     ما حتی می گوییم اللهم عجل لولیک الفرج، باید از خودمان بپرسیم برای چه
    فرج را می خواهیم؟ امام زمان بیاید که چه شود؟
    ما و مردم ما امام  زمان را می خواهیم که مواد غذایی ارزان شود، جنگهای
    دنیا تمام شود ، دلار و پسته و پراید رایگان شود و امنیت برقرار شود و...

     ما وقتی می گوییم فرج منظورمان همین چیز ها است .. این چیزها هم که
    احتیاج به ظهور ندارد. خیلی ایش شاید در بعضی حکومتهای سکولار هم قابل
    تحقق باشد!

     ما وقتی برای فرج دعا می کنیم همیشه هدفمان همین چیزها است. هیچ وقت از
    ته دل دعا نمی کنیم که :"خدایا مهدی بیاید حالا هر اتفاقی که بیفتد ما
    آماده ایم. "

     ما می ترسیم به مردم بگوییم مهدی که بیاید تمام مستکبران عالم با او در
    می افتند. دچاز انواع جنگها و محاصره های نظامی و اقتصادی می شود. دورانی
     بسیار سخت را باید طی کند تا به حکومت عدالت جهانی برسد.
     کداممان زیر بار این شرایط می رویم؟
     صرف دادن شعار عدالت یعنی آماده شدن برای تحمل انواع فشارها و سختی ها.
     اما به قول احمدی نژاد ما که هنوز شمشیر نخورده ایم! و داریم اینهمه آه
    و  ناله می کنیم.

     مردم ما تحمل یک اشاره ناچیز تحریم و فشار را نداشتند، آیا قرار است با
    این وضع ظهور واقع شود؟ آیا احیانا تجربه کوفیان را تکرار نخواهیم کرد؟


     نگارنده و خواننده و هر کس دیگری باید الان تلاششان  این باشد که به
    مردم بفهمانند جز ظهور مطلقا راهی نیست و برای ظهور باید  مردم آماده
    تحمل سختی های راه اقامه عدالت باشند.

    به قول امام خمینی  کسانی که تحمل نظام و انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را نداشتند
    قطعا  تحمل حکومت مهدی عج الله تعالی فرجه را به طریق اولی نخواهند داشت.

     متاسفانه انجمن حجتیه کاری به این حرفها  نداشت. آنها زندگی معمولشان را
    می کردند و برای خودشان هم دعای ندبه ای می گرفتند و به خیالشان خیلی
    تقدس به خرج می دادند!! در حالی که آنها داشتن چنین شرایطی را ارضا کننده
     می دانستند..همین که آنها راضی بودند به این انتظار خودش مانع بود بر سر  ظهور.

     شیعه باید مجنون وار به دنبال لیلی اش سر به بیابان بگذارد. شیعه باید
    بفهمد که از دست امام خمینی و امام خامنه ای و احمدی نژاد و غیر او هیچ
    کاری ساخته نیست جز آماده کردن مردم برای تحمل سختیهای آغاز راه عدالت.

    جز اینکه مردم را بیشتر نامید کنند. نا امید چیزی است که فطرتها را تیز
    می کند و باعث می شود مردم دیگر با این بازیچه ها راضی نشوند.

     بخدا قسم همه این گرانیها و آلودگی هوا و ناراحتی ها و غصه ها نیست مگر
    لطف الهی . نیست مگر برای آنکه ما احساس رضایت نداشته باشیم. نیست مگر
    برای بلند ناله های انسانها از تمام دنیا و پذیرش همه سختی ها برای ظهور
    منجی.

    اما تا الان  متاسفانه مردم نشان دادند تحمل این سختیها را ندارندو نشان
    دادیم که  منظور ما از فرج چیزی جز گشایش مادی و اقتصادی نیست.  راه فرج
    چیست؟
     نا امید کردن مردم از شرایط حاضر و رساندن آنها به نقطه ای که نیاز به
    استسقا برای مهدی را درک کنند.

    البته ما تنها مقصر نیستم. از ابتدای ماجرای سقیفه تا این لحظه فقط و فقط
     یک شیعه وجود داشت که حقیقتا برایش زندگی در خارج در غیبت امام از
    حاکمیت  ناممکن بود.

     این شیعه مورد نظر از همان روزی که امامت از جایگاه خود خارج شد شب روز
    در گریه و آه و ناله بود و فریاد و استغاثه از مردم که آنها را متوجه بی
    غیرتیشان بکند. اما فایده ای نداشت. این شیعه که تجسم غیرت بود بالاخره دق کرد.

     اسم آن شیعه را همه می دانیم. او مانند قوم یونس دقیقا می دید زندگی روی
     زمین بعد از سقیفه فقط عذاب الیم است. اما بقیه نمی فهمیدند.
     روزی که بقیه هم این موضوع را بفهمند و همه نظام زندگی خود را رها کنند
    و  به خدا پناه ببرند این عذاب برداشته خواهد شد.
    پاسخ:
    پدری چهار تا بچه را گذاشت توی اتاق و گفت این‌جا را مرتب کنید تا من برگردم،
     خودش هم رفت پشت پرده. از آن‌جا نگاه می‌کرد می‌دید کی چه کار می‌کند،
    می‌نوشت توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند.

    یکی از بچه‌ها که گیج بود، حرف پدر یادش رفت. سرش گرم شد به بازی. یادش رفت که آقاش گفته خانه را مرتب کنید.یکی از بچه‌ها که شرور بود شروع کرد خانه را به هم ریختن و
    داد و فریاد که من نمی‌گذارم کسی این‌جا را مرتب کند.
    یکی که خنگ بود، ترسید. نشست وسط و
    شروع کرد گریه و جیغ و داد که آقا بیا، بیا ببین این نمی‌گذارد مرتب کنیم.
    اما آنکه زرنگ بود، نگاه کرد، رد تن آقاش را دید از پشت پرده.
     تند و تند مرتب می‌کرد همه‌جا را.می‌دانست آقاش دارد توی کاغذ می‌نویسد.
    هی نگاه می‌کرد سمت پرده و می‌خندید. دلش هم تنگ نمی‌شد. می‌دانست که آقاش همین جاست.
    توی دلش هم گاهی می‌گفت اگر یک دقیقه دیرتر بیاید باز من کارهای بهتر می‌کنم.
    آن بچه شرور همه جا را هی می‌ریخت به هم،
    هی می‌دید این خوشحال است، ناراحت نمی‌شود.
    وقتی همه جا را ریخت به هم، آن وقت آقا آمد.

    ما که خنگ بودیم، گریه و زاری کرده بودیم، چیزی گیرمان نیامد.
    او که زرنگ بود و خندیده بود، کلی چیز گیرش آمد.

    زرنگ باش. خنگ نباش. گیج نباش.
    شرور که نیستی الحمدلله. گیج و خنگ هم نباش.

    نگاه کن پشت پرده رد آقا را ببین و کار خوب کن
    خانه را مرتب کن، تا آقا بیاید
    سلام برای تبادل لینکاطلاع بدین

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">